پارت پنجاه و یکم :

- اَه! این مه لعنتی داره می‌ره رو اعصابم!

من و مینا با صدای مهرداد سرمونو چرخوندیم و به شیشه‌ی جلوی ماشین نگاه کردیم. شیشه بخار کرده بود و مشخص بود هوای بیرون مه داره، جوری بود که اصلا نمی‌شد جاده رو دید.

- این‌جا دیگه چه جهنمیه؟ خیل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.